فرهنگ عمید (ع) بخش ۵ عرابی عرب بیابان نشین: چون فارغ شد از آفرین و دعا / عرابی بشد خرم و بارضا (شمسی: لغت نامه: آفرین). عراده ۱. واحد شمارش توپ. ۲. [قدیمی] از آلات جنگی شبیه منجنیق که برای…
فرهنگ عمید (ع) بخش ۴
فرهنگ عمید (ع) بخش ۴ عجاب بسیار شگفت آور؛ آنچه در شگفتی از حد درمی گذرد. عجاج با بانگ وفریاد؛ پرآواز.
فرهنگ عمید (ع) بخش ۳
فرهنگ عمید (ع) بخش ۳ عبا جامۀ گشاد و بلند که روی لباس های دیگر به دوش می اندازند. عباب ۱. سیل عظیم. ۲. موج دریا.
فرهنگ عمید (ع) بخش ۲
فرهنگ عمید (ع) بخش ۲ عالم ۱. داننده؛ دانا. ۲. دانشمند. ۳. (اسم) از نام های خداوند. عالم ۱. دنیا و آنچه در آن است؛ جهان؛ گیتی. ٢. [مجاز] خَلق. ٣. [قدیمی] روزگار. * عالم آخرت: [مقابل ِدنیا] جهان دیگر؛…
فرهنگ عمید (ع) بخش ۱
فرهنگ عمید (ع) بخش ۱ ع مخفف علیه السلام. ع بیست ویکمین حرف الفبای فارسی؛ عین. δ در حساب ابجد: «۷۰».
فرهنگ عمید (ظ) بخش ۱
فرهنگ عمید (ظ) بخش ۱ ظ بیستمین حرف الفبای فارسی؛ ظا. δ در حساب ابجد: «۹۰۰». ظئر زنی که بچۀ دیگری را شیر می دهد؛ دایه.
فرهنگ عمید (ط) بخش ۵
فرهنگ عمید (ط) بخش ۵ طه بیستمین سورۀ قرآن کریم ، مکی ، دارای ۱۳۵ آیه؛ حکیم؛ کلیم. * آل طه: [مجاز] آل رسول. طهارت ۱. پاک شدن. ۲. پاکی؛ پاکیزگی. ۳. وضو. ۴. = استنجا
فرهنگ عمید (ط) بخش ۴
فرهنگ عمید (ط) بخش ۴ طم ورم ۱. آب وخاک. ۲. [مجاز] کم وزیاد؛ جزئیات چیزی: عقل تو قسمت شده بر صد مهمّ / بر هزاران آرزو و طمّ ورمّ (مولوی: ۶۴۹). ۳. خشک وتر. طماع پرطمع؛ طمع کار؛ حریص؛…
فرهنگ عمید (ط) بخش ۳
فرهنگ عمید (ط) بخش ۳ طزر ١. خانۀ زمستانی. ٢. کاخ. طست = طشت
فرهنگ عمید (ط) بخش ۲
فرهنگ عمید (ط) بخش ۲ طب علمی که دربارۀ انواع بیماری ها و طریق معالجۀ آن ها بحث می کند؛ پزشکی. * طب روحانی: (پزشکی) [قدیمی] علم به حالات قلب و علاج آفات آن و چگونگی حفظ اعتدال جسمانی و…